به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی


به نام خدا



  روش بافت پارچه‌های 2500 ساله‌ی هخامنشی پيدا شد



  خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :

 روش بافت پارچه‌های زربافت روزگار هخامنشیان که به‌گونه‌ی دو رویه بافته می‌شدند، پیدا شد.
  به گزارش مهر، ساسان قاسمی، فرنشین پژوهشکده‌ی هنرهای سنت گفت: «به روش مهندسی معکوس برخی از شیوه‌های تهیه‌ی هنرهای سنتی را در این پژوهشکده پیدا کرده‌ایم که از آن جمله بازبافتی پارچه‌های زمان هخامنشی به نام پارچه‌های زربفت است که با نگاره‌های همان روزگار بافته می‌شوند
به گفته‌ی وی هنرمندان هنرهای صنایع دستی از یک سال و نیم پیش تا‌کنون روی بافت این پارچه‌ها پژوهش كردند و نیاز بود برای پیدا کردن روش بافت، این پارچه‌ها را از نزدیک ببینند. از همین روی برخی از پارچه‌ها که در گنجینه‌ی موزه ملی و یا گنجینه‌ی موزه‌های بنیاد مستضعفان نگهداری می‌شد در اختیار هنرمندان پژوهشکده‌های هنرهای سنتی قرار گرفت و آن‌ها توانستند به روش بافت دو رویه‌ی آن، دست پیدا کنند.
  قاسمی گفت: «این پارچه‌ها از 2500 سال پیش تاکنون به‌جامانده و نگهداری از آن‌ها بسیار سخت است. از همین روی کمتر پارچه‌ای از زمان هخامنشیان هست که زربافت بوده و در فضای موزه‌ای به نمایش گذاشته شود
  قاسمی گفت: «بافت این پارچه‌ها آغاز شده و در نمایشگاهی که به مناسبت هفته‌ی پژوهش در موزه‌ی ملی ایران برگزار می‌شود کارگاهی به این موضوع ویژه خواهد شد






ارسال توسط سورنا


به نام خدا


- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

  معرفی شدن رنگ سال ۲۰۱۳

رنگ سال ۲۰۱۳ معرفی شد

رنگ سال ۲۰۱۳ 
مؤسسه رنگ «پنتون»، رنگ سال ۲۰۱۳ را تعیین و معرفی کرد.منبع مقاله فوق از واشنگتن پست است و همچنین خبر سال ۲۰۱۲ . مؤسسه رنگ «پنتون» بر پایه تحلیل روانشناسان، خود رنگ سبز ( زمرد) را به عنوان رنگ سال ۲۰۱۳ برگزیده است. تعریف پنتون از این رنگ که سیمبل رشد است سرزنده بودن درخشندگی. با شکوه بودن… است .همچنین این رنگ از ظرافت و زیبایی خاصی برخوردار است که باعث افزایش احساس خوب بودن، تعادل و هماهنگی است.پر جنب و جوش و درخشنده: درست مثل طبیعت، سبز نگاهی خوب با رنگ روشن است. ست رنگی آن با زرد مملو از انرژی است.





ارسال توسط سورنا


به نام خدا


سخنان زرتشت

 عکس   سخنان زرتشت

  نیکی و سود خویش را در زیان دیگران مخواه.زرتشت

 

*********سخنان زرتشت**********

عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار، از تنفر متنفر باش و به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

فاش نکردن اسرار مردم دلیل کرامت و بلندی همت است.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

شریف ترین دلها دلی است که اندیشه ی آزار کسان درآن نباشد.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

خورشید باش که اگر خواستی برکسی نتابی نتوانی .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

عشق می ماند؛ انسان ها هستند که عوض می شوند .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

خوشبختی از آن کسانیست که خواهان خوشبختی دیگران باشند .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

اگر کسی را دوست داری، به او بگو . زیرا قلبها معمولاً با کلماتی که ناگفته میمانند، میشکنند .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

کسی که بر نفس خود غلبه نکرد بر هیچ چیز غالب نخواهد شد.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

بردباری ، هنگامی خوب است که مبدأ منزهی داشته باشد ، وگرنه در مقابل بیدادگری ، بردباری ناتوانی ، و ناتوانی مقدمه نابودی است.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

انسانهایی که تنها هستند،همیشه در معرض خطر عشق اند.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

همیشه اشتباهات مردم را ببخش نه به خاطر اینکه آنها سزاوار بخشش اند بلکه تو سزاوار آرامش هستی.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

آنچه را می شنوید به عقل سلیم و منش پاک و روشن بسنجید و آنگاه بپذیرید.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

در دوره ای که از آن اوباش است بهتر است که اعتماد و اندیشه تان را پنهان کنید.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

راه جهان یکی است و آن راستیست .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

من آینده را دوست دارم چون بقیه عمرم را باید در آن بگذرانم .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از آنو همیشه قسمتی از غم دیگران باش نه دلیل آن.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

هنگامی که همه یکسان فکر می کنند دیگر کسی بیشتر نمی اندیشد.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما به قدر فهم تو کوچک .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

نیکی و سود خویش را در زیان دیگری مخواه.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

شریف ترین دل ها دلی است که اندیشه آزار کسان در آن نباشد .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

بهترین زندگی دو جهان برای کسانی است که نیک بیاندیشند و پارسایی را سرلوحه زندگی خویش کنند . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

همسری که برای دخترت برگزیدی به او معرفی کن ولی انتخاب نهایی را به دست خودش بسپار . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

انسانی که گمراهی را ببیند و او را با دانش و خرد خویش راهنمایی نکند در ردیف گناهکاران است . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

انسان به هر چه که اراده کند خواهد رسید . اندیشه آدمی سازنده زندگی اوست . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

خداوند این جهان زیبا را برای شادی انسان در مسیر نیک آفریده است .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

کسانی در زندگی سرافراز و آسوده خواهند زیست که در زندگی به ندای وجدان درونی خویش گوش فرا دهند و آن را ارج نهند . زیرا وجدان درونی همه انسانها آنها را به سوی کردار نیک رهنمایی میکند . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

وظیفه هر انسان در زندگی اش کار و کوشش و آبادی و پیشرفت جهان است . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

هر کس باید بیاندیشد که کیست ؟ از کجا آمده است و برای چه در این جهان زندگی میکند ؟ زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

انسان در گزینش خوب و بد زندگی اش آزاد است . هر زن و مردی بایستی بهترین گفتار را بشنوند و مسیر خویش را در زندگی برگزیند .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

بهشت و دوزخ ما در این جهان در دستان خود ماست . نیکی پاسخ نیکی است و بدی سزای بدی . نتیجه زندگی ما حاصل اعمال ماست . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

هر یک از شما باید در کردار نیک به دیگری سبقت جوید و از این رو زندگی خود را خوش و خرم سازد. زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

زندگی شما وقتی زیبا و شیرین خواهد شد، که پندارتان، کردارتان و گفتارتان نیک باشد.زرتشت





ارسال توسط سورنا


به نام خدا

چراغی که به خانه رواست ...!

اینجا شین آباد است بخاری نفتی عهد دقیانوس مدرسه 29 دانش آموز را سوزانده و گل زندگی یک دختر 10 ساله را پر پر کرده است.

اینجا شین آباد است، حال دو دختر دیگر که با هزار امید و آرزو به مدرسه  فرستاده شده اند وخیم است و از صورت زیبا دیگر خبری نیست.

اینجا در شین آباد مدرسه ای سوخته است. خانواده ای داغدارند. وزیر اما می خندد.خبری از استعفا نیست.عذر خواهی هم مصلحتی است چرا که وزیر برای تمامی اشتباهاتش تا قیامت عذرخواهی می کند.

اینجا پیرانشهر است، مراسم خاکسپاری سیران یگانه .زجه های مادری داغدار در گوش شهر پیچیده.پشت درهای بیمارستان سینای تبریز هم صدای شیون و زاری خانواده های کودکان سوخته بلند است.

از دست نوازش رئیس جمهور اما خبری نیست که نیست.

رئیس جمهوری که صدای ناله های کودکان زیر آوار مانده ورزقان  را هم نشنید اما مرگ مادر رئیس جمهور سیرالئون را تسلیت گفت.

حالا هم در پی حادثه  تیر اندازی در آمریکا، محمود احمدی نژاد ، مرگ کودکان آمریکایی را در پیامی تسلیت گفته است.پیام تسلیتی که مانند تیری است در قلب خانواده های داغدار کودکان درگذشته کشور.

در بخش هایی از این پیام آمده است" اینجانب به نمایندگی از ملت بزرگ ایران، تسلیت و همدردی عمیق خویش را با مردم آمریکا و خانواده بازماندگان این حادثه تلخ، اعلام نموده و امیدوارم روزی شاهد آن باشیم که ملت‌ها در جهانی سرشار از عشق و محبت و دوستی در کنار یکدیگر زندگی کنند."

درست است ، مرگ کودکان دردناک است چه در ایران، چه در آمریکا چه در غزه  ،  چه در سوریه و چه در شین آباد.شنیدن ناله های کودکان دل سنگ را هم آب می کند اما مهم همان جهان سرشاز از عشق و محبت و دوستی است که همدردی می طلبد اما نه فقط برای غریبه ها و برای چنگ زدن به ریسمان دوستی  سیاسی.

آقای رئیس جمهور اینجا در شین آباد هم یگانه دختری در گذشته است. در تبریز نیز گل های زندگی کودکانی پرپر شده است..

آیا خون کشته شدگان مدرسه ای در آمریکا از خون سیران یگانه رنگین تر است؟! امید آن می رود که که رئیس جمهور محترم از این پس، "پیامی تسلیتی که هم میهنان خودش رواست را به سایرین روا مدارند"!

"صراط" – مصراعی ست که می گوید: «یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم» یا ضرب المثلی ست که عنوان می کند: «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است».
در شأن هر دو عبارت هم می توان چنین برداشت نمود که در ابتدای هر امر می بایست گره از مشکلات هم کیش و مسلکان باز نمود و سپس دیگران را دریافت!
به گزارش صراط؛ پیرو همین مطلب دیروز محمود احمدی نژاد در پیامی، ضمن تسلیت به خانواده کشته شدگان حادثه تیراندازی در مدرسه آمریکایی، با ایشان همدردی کرد.
متن کامل این پیام به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
خبر حادثه ناگوار مدرسه ساندی هوک در ایالت کانتیکت که منجر به قتل 20 کودک و هفت آموزگار بی‌گناه آمریکایی شد را با تأثر فراوان دریافت نمودم.
هنوز خاطره تلخ کشتار در سینمای ایالت کلرادو و دیگر کشتارهای جنون‌آمیز در این کشور در اذهان عمومی تسکین نیافته که با وقوع مجدد حادثه‌ای به مراتب وحشتناک‌تر، نگرانی‌ها از ادامه این روند تشدید شده و افکار عمومی جهانیان را متوجه مسایل و مشکلات ریشه‌ای چنین حوادث تلخی در جامعه آمریکا نموده است.
امروز همه ملت‌ها و از جمله قاطبه ملت ارجمند آمریکا در سیر تکاملی خود به سمت حاکمیت اخلاق و معنویت و احترام به حقوق کرامت انسان‌ها نیازمند فضایی آکنده از محبت و صمیمیت‌اند و بروز چنین حوادث دلخراشی نگرانی‌های عمیقی را در همگان ایجاد می‌کند.
آیا وقت آن نرسیده است که با ریشه‌یابی دقیق و جدی این قبیل اقدامات خشونت‌بار اعجاب‌آور، در سیاست‌ها و برنامه‌هایی که بر اساس منافع مادی و سودجویی عده‌ای خاص طراحی و اجرا می‌شود و آثار مخرب فروانی در روح آحاد جامعه و بویژه کودکان و نوجوانان معصوم می‌گذارد، تجدید نظر اساسی صورت گیرد؟
اینجانب به نمایندگی از ملت بزرگ ایران، تسلیت و همدردی عمیق خویش را با مردم آمریکا و خانواده بازماندگان این حادثه تلخ، اعلام نموده و امیدوارم روزی شاهد آن باشیم که ملت‌ها در جهانی سرشار از عشق و محبت و دوستی در کنار یکدیگر زندگی کنند.
محمود احمدی‌نژاد
رییس‌جمهوری اسلامی ایران
و رییس جنبش عدم تعهد»



در همین رابطه ضمن تقدیر از روحیه انسان دوستانه رئیس جمهور، می باید چند نکته را متذکر شد.
اوایل آذرماه امسال بود که وقوع سیل در شهرستان دشتستان، منجر به کشته شدن 5 نفر از هم
میهنان شد.
هم چنین طی هفته های گذشته، مدرسه ای ابتدایی در پیرانشهر استان آذربایجان غربی، طعمه حریق شد که در این حادثه دردناک، یک دختر 10 ساله جان باخت و 30 نفر از دانش آموزان نیز دچار سوختگی شدند.
پرسشی که در این میان خودنمایی می کند اینست که آیا خون کشته شدگان مدرسه ای در آمریکا از خون سیران یگانه رنگین تر است؟!
آیا فوت 5 نفر از هم میهنان در حادثه ویرانگر سیل دشتستان از طوفان سندی و چه و چه کم اهمیت تر است؟!



حال با توجه به آنچه از نظر گذشت از رئیس جمهور مهرورز و بشردوست، انتظار آن می رفت که همدردی مختصری نیز با هموطنان و خانواده های آسیب دیده این قبیل حوادث را ابراز می داشتند و همانند پیام تسلیت به مردم آمریکا، پیامک کوچکی نیز در ارتباط با حوادثی چون، فاجعه پیرانشهر و سانحه دشتستان منتشر می کردند!

امید است که رئیس جنبش عدم تعهد از این پس، "پیامی تسلیتی که هم میهنان خودش رواست را به دیگران روا مدارند"!





ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا


به نام خدا


كویر میقان اراك در ایام نوروز میزبان گردشگران است

منطقه شكار ممنوع كویر میقان اراک با مناظر بكر طبیعی و دیدنی در روزهای نوروز میزبان گردشگران بومی و غیر بومی است.

دبیر ستاد تسهیلات سفر و سرپرست اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی با اعلام این خبرگفت: قسمت مركزی كویر میقان اراک با 50 هزار هكتار وسعت در 150 كیلومتری شمال شرقی اراک و منطقه فراهان سفلی قرار داد كه در دل آن دریاچه ای فصلی قرار دارد كه لایه های نمكی تمامی سطح آن را پوشانده است.

مجتبی رضوانی افزود : كویر میقان از فاصله دور به رنگ سفید و برفی شكل است كه هنگام غروب و طلوع خورشید زیبایی آن دوچندان می شود و جلوه ها و سراب های آن چشم هر بیننده ای را خیره می كند.

وی بیان کرد : دریاچه كویر با حدود 1655 متر ارتفاع از سطح دریا، در 15 كیلومتری شمال شرق اراک واقع شده و در فصل پاییز و زمستان میزبان گونه های پرندگان نادر و ارزشمند مهاجر و بومی است كه اوج گیری آنها در فصل مهاجرت بسیار دیدنی است.محدوده دریاچه، سالانه پذیرای 12 هزار پرنده مهاجر است كه مشهورترین آنها گونه نادر و زیبای درنا است كه از نیمه دوم آبان تا یکم دی ماه به این منطقه می آیند.

رضوانی اظهار داشت : اطراف دریاچه و كویر را گیاه قره داغ در برگرفته كه بومی منطقه است و به صورت چتری بزرگ شاخه های خود را بر روی تپه های ماسه ای می گستراند.این گیاه به قهرمان كویر مشهور است و به صورت طبیعی موجب تثبیت شن های روان شده كه حدود 39 هزار هكتار از زمینهای اطراف كویر را پوشانده است.

وی گفت : كویر میقان دارای مهمترین معادن سولفات سدیم جهان است كه ذخایر آن بیش از 45 میلیون تن برآورد شده است.در حاشیه این كویر با انجام عملیات كاشت قره داغ و آتریپلكس محیطی سبز و خرم ایجاد شده كه موجب بازگشت انواع گونه های گیاهی و جانوری به این منطقه شده و از حركت شن های روان و خشكی و بی روحی این كویر هم جلوگیری كرده است.استقرار بزرگترین برج دیده بانی طبیعی در قلب كویر میقان یكی از جاذبه های زیبای این منطقه شكار ممنوع است كه با حضور در ارتفاع 15متری آن می توان بر تمامی منطقه و چشم اندازهای تسلط داشت.

مجتبی رضوانی تاکید کرد : شب های كویر میقان دیدنی و دلپذیر است و یكی از جاذبه های مهم رصد ستارگان و لذت بردن از خلقت كهكشان ها و اجرام آسمانی است.





ارسال توسط سورنا


به نام خدا




تاریخچـهای از شـب یلــــدا و گرامیـداشت آن

فروشگاه ارائه کننده محصولات بهداشتی،جنسی و زناشوئی


یلدا از نظر معنی معادل با کلمه نوئل از ریشه ناتالیس رومی به معنی تولد است و نوئل از ریشه یلدا است. واژه یلدا سریانی و به معنی ولادت است. ولادت خورشید (مهر و میترا) و رومیان آن را (ناتالیس انویکتوس) یعنی روز (تولد مهر شکست ناپذیر) می نامند.




شرق شناسان و مورخان متفق القولند که ایرانیان نزدیک به هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز و آذرماه را که درازترین و تاریک ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند، در کنار یکدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یک شب طولانی و سیاه که تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب روند و لختی بیاسایند.

در این جستار از سخنرانی دکتر جنیدی و دکتر کزازی برداشت هایی شده که : جشن شب یلدا، همانند جشنهایی همچون نوروز و مهرگان، پس از تازش اسکندر، تازیان، و مغولها پابرجا مانده است و در تک تک خانه های ایرانیان راستین با گردآمدن خانواده ها به دور هم برگزار میشود.


فردوسی خردمند در شاهنامه میگوید:
نباشد بهار و زمستان پدید
نیارند هنگام رامش نوید

از این بیت میتوان پی برد که در سرزمینهای بجز ایران آغاز فصل ها را نمیدانستند اما ایرانیان در آن زمان به این دانش دست پیدا کرده بودند. در زمان تاختن تازیان به ایران گاهشماری ایرانیان که بر پایه ی خورشید بود، به گاهشماری بر پایه ی ماه دگرگون شد، اما پس از چندی خیام به روی کار آمد و این گاهشماری خورشیدی را دوباره بنیان نهاد تا باز جشنهای ما زنده باشند و ما آنها را برگزار کنیم. به جز این، ایرانیان همیشه آیین هایشان همراه با شادی بوده و احترام ویژه به نور و روشنایی داشته اند.

از این روست که ایرانیان درازترین شب را بیدار مینشینند تا بیرون آمدن خورشید را نظاره گر باشند. از این پس است که دوران کمبود نور و روشنایی پایان یافته و دوران فزونی خورشید و نور و روشناییست. در این میان ایرانیان با روشن کردن آتش و چراغ به یاری خورشید می آیند و تا صبح بیدار میمانند. یکی دیگر از دلایل برگزاری این جشن، شب زاد روز ایزد مهر یا میترا است. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانیها و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمیگردد، که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد. یکی از ایزدان اهورایی مهر بود که هم اکنون بخشی از اوستا به نامش نامگذرای شده است.

همانطور که اشاره شد نخستین نشانه ها به مراسم شب یلدا مربوط به دوران پیش از زرتشت است یعنی شب زاده شدن ایزد مهر. ایزدی که خورشید گردونه اوست. هنگام رواج آیین مهر در اروپا، مراسم شب یلدا با شکوه هرچه تمامتر برگزار می شد. هنگامی که مسیحیت از کشتار بی رحمانه پیروان مهر، در اروپا رواج یافت، اولیای دین پی بردند که برانداختن برخی سنتها و آیین های مهر غیرممکن است. از این رو شب میلاد ایزدمهر را به میلاد مسیح در ۲۵ دسامبر بدل کردند. فاصله مختصری که میان این دو جشن وجود دارد، حاصل اشتباه در محاسبه تقویم است. در حقیقت میلاد مسیح همان شب یلدای پیروان مهر است که در ایران نیز گرامی داشتن آن با رواج دین زرتشت از میان نرفته، هنوز نیز مردم آن را بزرگ می دارند.

شب یلدا

آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوه هایی را که انبار کرده اند و خشکبار و تنقلات می خورند و دور هم گرد هیزم افروخته و بخاری روشن می نشینند تا سپیده دم بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی (در ایران باستان، از میان نرفتن و زنده بودن خورشید که بدون آن زندگی نخواهد بود) را بدهد، زیرا که به زعم آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.

یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند. در برخی دیگر از جاهای ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. بازگویی خاطرات و قصه گویی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه این ها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر آیند و بلندترین شب سال را با شادی و خرسندی به سپیده برسانند. در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه و انار در شب یلدا جزو آداب و شیوه ی آن نباشد.

یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در "خرم روز" مکرر می شود. از آن زمان هر سال مهر و ماه تنها یک شب به دیدار یکدیگر می رسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه و طولانی است که همانا شب یلداست.


شب یلدا

یلدا نام فرشته ای است، بالا بلند، با تن پوشی از شب و دامنی از ستاره
یلدا نرم نرمک با مهر آمده بود
با نخستین شب پاییز آمده بود
و هر شب ردای سیاهش را قدری بیشتر بر سر آسمان می کشید
تا آدمها زیر گنبد کبود آرامتر بخوابند
یلدا هر شب بر بام آسمان و در حیاط خلوت خدا راه می رفت
و لا به لای خواب های زمین لالایی اش را زمزمه می کرد
گیسوانش در باد می وزید و شب به بوی او آغشته می شد
یلدا شبی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت
آتش که می دانی، همان عشق است
یلدا آتش را در دلش پنهان کرد تا شیطان آن را ندزدد
آتش در وجود یلدا بارور شد

فرشته ها به هم گفتند:
یلدا آبستن است. آبستن خورشید
و هر شب قطره قطره خونش را به خورشید می بخشد
و شبی که آخرین قطره را ببخشد
دیگر زنده نخواهد ماند

فرشته ها گفتند:
فردا که خورشید به دنیا بیاید یلدا خواهد مرد






ارسال توسط سورنا


  جعفر سپهری :
کهن‌ترین سند دریانوردی ایرانیان، مهری است که در چغامیش خوزستان بدست آمده است. تاریخ تمدن ناحیه چغامیش به شش‌هزارسال پیش از میلاد می‌رسد. این مهر گلین، یک کشتی را با سرنشینانش نشان می‌دهد. در این کشتی یک سردار پیروز ایرانی، بازگشته از جنگ، نشسته، و اسیران زانوزده در جلوی او دیده می‌شوند. در این مهر یک گاو نر و یک پرچم هلالی شکل هم دیده می‌شوند. نقش‌های برجسته پاسارگاد نمایانگر توانمندی دریایی ایرانیان و فرمانروایی ایشان بر هفت‌دریاست.




ادامه مطلب...

تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:چغامیش,مهر گلین,قطب نما,قبله نما,سکان,سوکان,سندباد,اسماعیل رایین,ژرفایاب,شاقول,مسافت یاب,رهنامه‌ها,راه‌نامه‌ها,راه‌نامه‌,رهنامه,دریاپویی,پیل الکتریکی,Baghdad Battery,باتری بغداد,پیل بغداد,فراهوشمند,فرا هوشمند,گالوای ایتالیایی,گالوا,ارابه خدایان,کشتی‌سازی,کشتی‌ساز,کشتی‌رانی,غواصی,پارو,نبردناو,استرلاب,astrolabe,استرلاب خطی,استرلاب صفحه‌ای,استرلاب کروی,نقشه‌برداری,نقشه‌بردار,ابزارهای اندازه‌گیری,ابزارهای اندازه‌گیر,تراز,ئودولیت,تراز شاهینی,شاخص خورشیدی,ابزار نمایش, اکواتوریوم,Equatorium,نیمروز,نیمروز سیستان,مواد نفتی,متافیزیک,عایق,عایق بندی,نفت انداز,نپتان,نفات,اونیفورم,قیری,مواد قیری,نپتا,قاروره,پروکوپیوس,Preoccupies,قار,خشاب,چراغ دریایی,برج دریایی,دریابان,هواشناخت,هواشناختی,چکیده نویسی,دریاپویان,دریاپویا,دوربین,تلسکوپ,تلسکوب,ذات الحلق,عضاده,الیداد,تورکتوم,کره سماوی,کره زمین,لوله رصد,اجرام,جرم,اجرام آسمانی,پزشکی دریایی,پزشک دریایی,فردوس الحکمه,پزشک ایرانی,ربان تبرستانی,علی بن ربان طبری,طبری,طبر,تبری,علی‌بن‌ربان تبری,بیماریهای دریایی,علی بن عباس اهوازی,جعفر سپهری,مهدی فرشاد,فرشاد,اختراعات ایرانیان در دریانوردی,,
ارسال توسط سورنا


به نام خدا


 کودکی باستانی، خفته در تابوتی سفالین





 خبرنگار امرداد - میترا دهموبد :

 تابوتی از یک کودک به همراه جمجمه و استخوان‌های برجای‌مانده‌ی این کودک در خوزستان پیدا شد.
 
برپایه‌ی برآوردها این تابوت یک تابوت اشکانی است که به هنگام تعیین حریم یک تپه‌ی باستانی در «رامشیر» در خاور(:شرق) خوزستان به‌دست آمد.
  مجتبا گهستونی، سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان(تاریانا)، با اعلام خبر بالا درباره‌ی این یافته‌ی تازه‌ی باستان‌شناسان، به خبرنگار امرداد، گفت: «. این تابوت سفالی است و از گونه‌‌ی سفال‌های کم‌پخت است که رو به سوی آفتاب در خاک گذاشته شده است. درازای تابوت ٧٠ و پهنایش ٢٠ سانتی‌متر است. استخوان‌های یافت‌شده در تابوت نیز نشان از کم‌سن و سال بودن فرد درگذشته دارد. کودک به گونه‌ی چمباتمه درون تابوت است.»
  به گفته‌ی وی درون این تابوت سفالی یک کوزه و چندین شی دیگر نیز یافت شده است.
پیش از این «آزاده تراکمی» به عنوان سرپرست تیم شناسایی گستره‌های تاریخی 4 شهرستان خاوری استان خوزستان و مجید سروش از باستان‌شناسان رامهرمزی، این تپه را شناسایی کرده بودند و هم‌اکنون به هنگام تعیین حریم این تپه به سرپرستی محسن حسینی، معاون پژوهشی سازمان میراث فرهنگی خوزستان، این تابوت پیدا شده‌است.
  این گستره، بیضی‌شکل، بوده و گستردگی آن، نزدیک به 5 هکتار است. سطح تپه دارای پراکندگی بسیار سفال است و آثار حفاری غیر‌مجاز نیز در دیده می‌شود.
  گهستونی گفت: «خوزستان که روزی دروازه‌ی تمدن بوده، امروزه به دروازه‌ی قاچاقچیان و حفاران غیرمجاز تبدیل شده که دارند تاریخ و پیشینه‌ی ما را می‌دزدند.»
  به گفته‌ی گهستونی قاچاقچیان و حتا مردم بومی،‌ آسیب بسیاری به این تپه رسانده‌اند که صاف کردن تپه و بهره‌گیری از خاکش برای کشاورزی از جمله‌ی این آسیب‌ها است.
گهستونی با اشاره به این که هم‌اکنون از تابوت قالب‌گیری شده و تابوت برای نگهداری به اداره‌ی فرمانداری شهرستان رامشیر فرستاده شده، گفت: «فرمانداری که جای رفت‌و‌آمد مردم است برای نگهداریتابوت مناسب نیست.»
  آن‌گونه که گهستونی می‌گفت، چنان‌چه این تابوت قارچ‌کشی و نمک‌زدایی نشود و شرایط رطوبتی مناسب برایش فراهم نیاید تا نابودی چند گامی بیشتر ندارد.

 





تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:کودک باستانی,رامشیر,تاریانا,چمباتمه,,
ارسال توسط سورنا


به نام خدا



آن مرد باستانی، با بیل‌مکانیکی‌ِ شهرداری آمد!





 خبرنگار امرداد - میترا دهموبد :

  بیل‌های مکانیکی آمده بودند تا در بخش باختری(:غربی) تپه‌ی ایلامی که از قضا یک تپه‌ی باستانی به‌شمار می‌آید، راه باریکی را پهنا ببخشند، بی‌توجه به آن که، اینجا یک گستره‌ی باستانی است.
  هنگام تلاش بی‌وقفه‌ی بیل‌های مکانیک شهرداری مسجد سلیمان در بخش باختری تپه‌ی باستانی «کلگه زرین»!، چنگال یک بیل مکانیکی با تندیس سنگی بالا‌تنه‌ی یک مرد باستانی برخورد کرد. و این‌گونه بود که؛ آن مرد باستانی نه با کاوش باستان‌شناسان که با چنگال‌‌های زمخت و آهنی بیل مکانیکی از دل زمین، بیرون آمد!
 
به گفته‌ی مجتبا گهستونی، دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان(تاریانا)، این تندیس، تندیسی سنگی از چهره‌ی یک مرد با موها و ریش تاب‌دار(:مجعد) است. گهستونی گفت:‌ «با توجه به پرس‌و‌جوهای انجام‌شده به گمان بسیار این تندیس سنگی، تندیسی از روزگار ”الیمایی” است.»

  گهستونی گفت با ناخشنودی از آشفتگی وضع این تپه‌ی باستانی که بی‌گمان ناگفته‌های بسیاری از تاریخ ایران و مردمانش با خود دارد، گفت: «تپه‌ی باستانی کلگه‌زرین یکی از ارزشمندترین گستره‌های تاریخی خوزستان است که باستان‌شناسانی همچون گریشمن و سرافراز از آن بازدید کرده و سرانجام علی‌اکبر سرفراز در سال ١٣٥٢ آن را کاوش کرده است.»
  به گفته‌ی این دوستدار میراث فرهنگی، تپه‌ی باستانی کلگه‌زرین از شمال و جنوب از سوی مغازه‌ها و خانه‌هایی که به‌گونه‌ی غیر‌مجاز ساخته شده‌اند، در بند شده است.
  در بخش باختری آن، راهی آسفالته هست که این روزها، دست‌اندازی‌های شهرداری در آن، به برخورد چنگک بیل مکانیکی با آن تندیس باستانی، انجامیده است. در بخش خاوری(:شرقی) تپه هم خانه‌ی دکتر یانگ، یکی از نخستین پزشکان مسجدسلیمان نفت‌خیز، جای دارد که اکنون به عنوان موزه‌ی مردم‌شناسی مسجدسلیمان، ‌کاربرد دارد. گهستونی گفت: «حتا بودن این خانه در این گستره‌ی باستانی و رفت و آمدها برای بازدید از موزه، خود شوندی(:عاملی) برای فرساش تپه و نابودی آن است.»
  مجتبا گهستونی با اشاره به دست‌اندازی سازمان‌ها و نهادها و بی‌توجهی سازمان میراث فرهنگی به این گستره‌ی باستانی، گفت: «روی تپه، دکل برقی فشار قوی سال‌هاست که جا خوش کرده و تاکنون برای انتقال آن از روی این تپه‌ی باستانی، کاری نشده است.»

  به گفته‌ی گهستونی، این تپه، تعیین حریم نشده است. دست‌اندازی‌ها به این گستره‌ی باستانی از سویی، و از سوی دیگر؛ بی‌توجهی‌های سازمان میراث فرهنگی و حریم‌دار نبودن تپه، دست به دست هم داده‌اند تا تپه رو به ویرانی رود.

 گهستونی با توجه به ساخت‌و‌سازهای بیشماری که در سال‌های گذشته در جنوب مسجدسلیمان و بر روی گستره‌ی باستانی کلگه‌زرین شده، از سازمان میراث فرهنگی کشور خواست تا برای تعیین حریم این گستره، شتاب کنند.
  مجتبا گهستونی درباره‌ی سرانجامِ تندیس یافت شده گفت: «یگان حفاظت میراث فرهنگی پس از آگاهی از این تعرض، جلوی ادامه‌ی کار را گرفتند و سپس تندیس را با خود به اداره‌ی میراث فرهنگی شهرستان انتقال دادند.»
  علی‌اکبر سرافراز، باستان‌شناس در سال ١٣٥٢ خورشیدی هنگام خاک‌برداری از تپه‌ی کلگه‌زرین برجای‌مانده‌های دیوارهای دیرینه‌ای که با سنگ و ملات و گچ ساخته شده بودند، پیدا کرد. در این کاوش‌ها نقشی از گاو پیدا شد که عقابی آن را به سوی قربانگاه راهنمایی می‌کرد.
  سرافراز درباره‌ی ارزشمندی این تپه پیش‌ترها گفته بود: «نگاره‌های به دست آمده از تپه‌ی کلگه‌زرین، نمایی خوب از هنر معماری زمان است.»
  این تپه از آن‌رو که یادمان‌های بسیاری در خود دارد به گاوطلایی‌(کلگه زرین) نامور است. کلگه‌زرین به شماره‌ی ١٧٠٨ در سال ١٣٦٤ در سیاهه‌ی(:فهرست) یادمان‌های ملی کشور ماندگار شده است.

 عکس از حسن سریعکار

 





ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا


به نام خدا


آیا میدانید چه کسی "گ چ پ ژ" را به نوشتار پارسی وارد کرد؟
 

 

Inline image 1

 

 

 یعقوب لیس (لیث) صفاری 
 سردار قدرتمندی که با اعراب مقابله کرد و زبان پارسی را به از جمله کارهای بزرگی که انجام داد این بود که گروهی از ادبای آن زمان را به حضورش خواست و به آنها دستور داد که برای "گ چ پ ژ " که در نوشتار پارسی هنوز وجود نداشت و فقط در گفتار به کار میرفت شکلی در نظر بگیرند و به جامعه ی پارسی معرفی کنند و آن را گسترش دهند که آنها نیز پس از مدتها کار که البته به این دلیل طولانی شد که یعقوب درگیر جنگها بود و نتوانست از آنها بازخواستی بکند ، در نهایت به خاطر اینکه زیاد فرم الفبا تغییر نکند و راحت این چهار حرف در زبان پارسی جا بیافتد به حرف "ج" دو نقطه اضافه کردند و شد "چ" و به حرف "ز" دو نقطه اضافه کردند و شد "ژ" و به حرف "ب" دو نقطه اضافه کردند شد "پ" و به حرف "ک" یک سرکش اضافه کردند و شد "گ" و اینگونه کلمات اصیل ایرانی جای خود را پیدا کرد و زبان پارسی هر چه بیشتر شکل گرفت و ماندگار شد
جالب است که بدانید عربها به این چهار حرف میگویند الجیم الفارسی و الکاف الفارسی و ...






تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:یعقوب,یعقوب لیث صفاری,گ,چ,پ,ژ,گچ,پژ,لیث,صفر,صفار,صفاری,,
ارسال توسط سورنا

به نام خدا

 


ســــلیمان و مورچه عاشق

ســــلیمان و مورچه عاشق


روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام تلاشم را می کنم... حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشتکار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را سپاس می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آورد...
 


تمام تلاشمان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست...


رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
 
اُدعُوا اللهَ وَ اَنتم مُوقِنونَ بِالاِجابَهِ وَاعلَموا اَنَّ اللهَ لا یَستَجِیبُ دُعاءَ مِن قَلبِ غافِلٍ لاه؛

خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که
 خداوند دعا را از دل غافل بی خبر نمی پذیرد.





ارسال توسط سورنا

به نام خدا

 





تاريخ : شنبه 25 آذر 1391برچسب:آرامگاه سعدی,سعدی شیرازی,,
ارسال توسط سورنا

گنجینه زیبا و منحصربفرد یك موزه دار تهرانی+تصاویر



ادامه مطلب...

تاريخ : شنبه 25 آذر 1391برچسب:موزه خصوصی,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا


به نام خدا


yalda pish 300x233 پیشینه ی شب یلدا و رسم های این شب

 

 پیشینه ی شب یلدا و رسم های این شب

 شب یلدا یا شب چله آخرین روز آذرماه، شب نخست زمستان و درازترین شب سال است.  ایرانیان باستان با باور اینکه فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلند تر شده و تابش نور ایزدی افزونی می یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می کردند.
  این جشن در ماه پارسی «دی» قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد.
  نور، روز و روشنایی خورشید، نشانه هایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانه هایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر می برند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود
، در حالی که روزهای کوتاه تر نشانه یی از غلبه تاریکی.

 ● پیشینه جشن
  یلدا و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است. این جشن مراسمی آریایی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند. یلدا روز تولد میترا یا مهر است. این جشن به اندازه زمانی که مردم فصول را تعیین کردند کهن است.

 ● مراسم و آداب جشن
  برای در امان بودن از خطر اهریمن، در این شب همه دور هم جمع می شدند و با برافروختن آتش از خورشید طلب برکت می کردند.
  آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده گویی می کنند.
  جشن شب یلدا جشنی است که از ۷ هزارسال پیش تاکنون در میان ایرانیان برگزار می شود. ۷ هزار سال پیش نیاکان ما به دانش گاه شماری دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.
  یکی دیگر از دلایل برگزاری این جشن، شب زادروز ایزدمهر یا میترا است. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانی ها و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمی گردد که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد. یکی از ایزدان اهورایی مهر بود که هم اکنون بخشی از اوستا به نامش نامگذاری شده.
در «مهریشت» اوستا آمده است؛ «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی می نگرد تا دروغی نگوید».

 ● آیین های جشن شب یلدا
  یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند.
در برخی دیگر از جاهای ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. بازگویی خاطرات و قصه گویی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه اینها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر آیند و بلندترین شب سال را با شادی و خرسندی به سپیده برسانند.
  در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزء آداب و شیوه آن نباشد. در جاهای گوناگون ایران، گونه های تنقلات و خوراکی ها به تبع ژیرامون و شیوه زندگی مردم منطقه بهره برده می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا شمار زیادی به این باورند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.
  مردم شیراز در شب یلدا به شب زنده داری می پردازند و برخی نیز بسیاری از دوستان و بستگان خود را دعوت می کنند
. آنها در این شب سفره یی می گسترانند که بی شباهت به سفره هفت سین نوروز نیست و در آن آینه را جای می دهند. گونه های بی شمار آجیل و تنقلاتی چون نخودچی، کشمش، حلواشکری، رنگینک و خرما و میوه هایی چون انار و به ویژه هندوانه خوراکی های این شب را تشکیل می دهند.
  در آذربایجان مردم هندوانه چله (چیله قارپوزی) می خوردند و باور دارند که با خوردن هندوانه لرز و سوز و سرما به تن آنها تاثیری ندارد.
  در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را سوگند می دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغزگردو و نخودچی و کشمش می خورند. در گیلان هندوانه را حتماً فراهم می کنند و باورمندند که هرکس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از میوه هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می شود.
  در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می ریزند، خمره را پر از آب می کنند و کمی نمک هم به آن می افزایند و در خم را می بندند و در گوشه یی خارج از هوای گرم اتاق می گذارند، ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می شود. آوکونوس (ازگیل) در اغلب خانه های گیلان تا بهار آینده یافت می شود و هر زمان هوس کنند ازگیل و تازه و پخته را از خم بیرون می آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب می خورند.بنا به روایت مردم کرمان تا سحر انتظار می کشند تا از قارون افسانه یی استقبال کنند. قارون در پوشاک هیزم شکن برای خانواده های فقیر تکه های چوب می آورد. این چوب ها به زر دگرگون می شوند و برای آن خانواده، ثروت و روزی به همراه می آورند.

 ● جشن شب یلدا
  جشن شب یلدا یک جشن کاملاً زنده است و همه مسیحیان جهان این جشن را با نام جشن تولد مسیح برگزار می کنند. یلدا و مراسمی که در نخستین شب بلند زمستان و بلندترین شب سال برپا می کنند سابقه یی بسیار دراز داشته و مربوط می شود به ایزد مهر.
  این جشن که یکی از کهن ترین جشن های ایران باستان است در اصطلاح به آن شب چله هم می گویند. چله بزرگ از یکمین روز دی ماه جشن خرم روز تا دهم بهمن که جشن سده است به طول می انجامد و آن را چله بزرگ می نامند به آن دلیل که شدت سرما بیشتر است، آنگاه چله کوچک فرا می رسد که دهم از بهمن تا بیستم اسفند به طول می انجامد و سرما کم کم کاسته می شود.
  چله اول که نخستین روز زمستان و یا نخستین شب آن است تولد مهر و خورشید شکست ناپذیر است، زیرا مردم دوره های گذشته که پایه زندگی شان برکشاورزی و چوپانی قرار داشت و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعت خو داشتند و براثر تجربه و گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت حرکت و قرار ستارگان آشنایی یافته و کارها و فعالیتشان را براساس آن تنظیم می کردند و به تدریج دریافتند که کوتاهترین روزها آخرین روز پاییز یعنی سی ام آذر و بلندترین شب ها شب اول زمستان است اما بلافاصله بعد از این با آغاز دی روزها بلندتر و شب ها کوتاه تر می شود.
  اقوام قدیم آریایی جشن تولد آفتاب را آغاز زمستان می گرفتند خصوصاً ژرمن ها که این ماه را به خدای آفتاب نسبت می دهند و زیاد هم بی تناسب نیست چرا که آغاز زمستان مثل تولد خورشید است که از آن روز در نصف کره شمالی رو به افزایش و ارتفاع و درخشندگی می گذارد و هر روز قوی تر می شود. در این شب آتش برمی افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیاطین نابود شده و بگریزند و همچنان که خورشید به مناسبت فروغ و گرمای کارسازش تقدس پیدا کرده بود آتش نیز همان والایی را نزد مردمان دارا شد.
  چون تاریکی فرا می رسید در پرتو روشنایی آتش تاریکی اهریمنی را از بین می بردند. در شب یلدا یا تولد خورشید افراد دور هم جمع می شدند و جهت رفع این نحوست آتش می افروختند و خوان ویژه مانند سفره یی که عید نوروز تهیه می کنند اما محتویات آن متفاوت است می گستراندند و هر آنچه میوه تازه فصل که نگهداری شده بود و میوه های خشک در سفره می نهادند.
  این سفره جنبه دینی داشته و مقدس بود و از ایزد خورشید روشنایی و برکت می طلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند و میوه های تازه و خشک و چیزهای دیگر در سفره تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند و همه شب را در پرتو چراغ و نور و آتش می گذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد. سفره شب یلدا سفره میزد است و میزد عبارت است از میوه های تر و خشک و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان لرک که از لوازم این جشن بود که به افتخار و ویژگی مهر یا خورشید برگزار می شد.
  امروز هم ایرانیان در سراسر جهان این جشن زیبا را در کنار یکدیگر برگزار می کنند و به خواندن شاهنامه و گرفتن فال حافظ می پردازند.





ارسال توسط سورنا

امروز 22 آذر ماه

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2011/2/27/16fb83091e01.jpg

از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!



ادامه مطلب...

تاريخ : چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:فال روز 22 آذر,انضباط,منضبط,مقیاس,مقایسه,سهل,تسترس,,
ارسال توسط سورنا


به نام خدا


 

نخل نراق هم دیدنی است.نخل گهواره ای چوبین و استعاره ای از تابوت امام حسین است که بر شانه های عاشقان او کوچه به کوچه حمل میشود.حمل نخل میراث داری میخواهد و افتخارش به هرکسی داده نمیشود.بیمارها از زیر آن به امید شفا میگذرند و آرزومندان دستی به شالهای زربفت و ترمه های رنگینش میسایند و چشمهایی گریان اندوه خود را در گذر کوچه ها از دل میکنند.همه رسمها زیباست.باید احترام گذشتگان را دانست و رسومشان را پاس داشت اینگونه میشود اسطوره های سرزمینمان را سینه به سینه منتقل کرد.





تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:نراق,نخل نراق,نراقی,تابوت,,
ارسال توسط سورنا


به نام خدا


در پارک جنگلی سیاهداران تالش با کمک کشور آلمان به تازگی پروژه جالبی به بهره برداری رسیده است که به جذب گردشگران تالش کمک زیادی میکند.این پروژه سورتمه سواری که ساخت آن حدود 2 سال به طول انجامید شامل 40 کیلومتر ریل سورتمه در دل جنگلهای تالش است.هر نفر سوار یک سورتمه شده و به راحتی سر میخورد و از کوه پایین میاید و دوباره به جای اول خود برمیگردد.این وسیله بی خطر برای همه سنین قابل استفاده است و تنها با یک ترمز میتوان سرعت خود را کنترل کرد.مسیر مناسبی برای این پروژه  انتخاب شده و سرعت هر سورتمه 40  کیلومتر در ساعت است که با خم و قوس‌ها، سربالایی و سرپایینی‌های فوق‌العاده هیجان‌انگیز است .در این مسیر با توجه به وجود درختان بسیار، نقشه مسیر ریل‌گذاری سورتمه طوری طراحی شده که درختی برای اجرای پروژه قطع نشود.(خدا را شکر)





ارسال توسط سورنا

امروز 21 آذز ماه

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2011/2/27/16fb83091e01.jpg

از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!



ادامه مطلب...

تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:فال روز 21 آذر,,
ارسال توسط سورنا



ادامه مطلب...

تاريخ : دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:پارسه,پاسارگاد,گلسنگ,بسنده,,
ارسال توسط سورنا


به نام خدا



بزرگی ايران را در «لوور» ديدم!



  میترا دهموبد :

 دوباره جمله را خواندم: «من بزرگی ایران را در موزه‌ی لوور دیدم نه در تخت‌جمشید. همان بهتر که آثارمان آنجا باشند و خاکشان را بگیرند
 
آن‌جا باشند و خاکشان را بگیرند. آن‌جا باشند و خاکشان را بگیرند، بازهم گفتم، آرام، آرام‌تر، با صدای بلند،‌ فریادش هم کردم اما نفهمیدمش. اصلا نفهمیدم که خاک سرزمین بیگانه روی آثار سرزمین من چه می‌کند.
 
راستی آثار سرزمین من، همان‌هایی که باید در تخت‌جمشید، در پاساگارد، ‌در آتشکده‌ی فیروزآباد،‌ در شهر سوخته، در سیلک کاشان و در موزه‌های سرزمین مادری باشند در موزه‌ی لوور و دیگر موزه‌های خاور و باختر چه می‌کنند: آه از درد غریبی.
 
چه غریب افتاده‌اند، چه تنها و چه بی‌کس. تنها شانسی که آورده‌اند این است که کسی هست که خاکشان را بگیرد. البته نمی‌خواهم بگویم اگر اینجا می‌بودند خاکشان را می‌گرفتیم یا از گزند باد و باران درامانشان می‌داشتیم. چون با همین چشم‌های ناباورم دارم می‌بینم که چگونه ناسپاسی می‌کنیم و فراتر ار تازیانه‌های باد و خاک که دشنه‌های دست‌ساز بشر را بر سرشان آوار می‌کنیم.
 
اصلا نمی‌خواهم بگویم اگر اینجا می‌بودند استوارتر از آن‌چه در لوور هستند تنها با کمی گرد‌و‌خاک افزوده، می‌دیدیمشان چرا‌که با همین چشم‌ها هرروز می‌بینم و با همین گوش‌ها روزی هزار‌بار می‌شنوم، روزی هزار‌بار می‌شنوم آن‌چه را که نباید شنید و می‌بینم آن‌چه را که نباید دید: تخت‌جمشید دارد ذره‌ذره ویران می‌شود، یک‌روز به‌دست آگاهان و یک‌روز به‌دست ناآگاهان. پاساگارد هم که داستانش پر اشک چشم است. شهر‌گور(:فیروزآباد) را به‌دست کشاورزان سپرده‌اند و گستره‌ی تاریخی سیلک را هم به‌دست شرکت گاز. منظور این‌که هرروز از این باغ، بری می‌رسد تازه‌تر از تازه.
 
اما با همه‌ی این ها مگر می‌شود شکوه و بزرگی ایران را جایی جز بر روی همین خاک دید؟
 
نمی‌دانم، این‌که بزرگی ایران را در لوور نمی‌شود دید را به پای فرار از واقعیت‌ها می‌گذارید یا به من حق می‌دهید، به من حق می‌دهید که دوست نداشته باشم کسی بگوید: بزرگی ایران را در موزه‌ی لوور دیدم.
 
مگر آنان که بزرگی ما را به تاراج در لوور و دیگر موزه‌ها نگاه داشته‌اند که هستند و چه بیش از من و توی ایرانی دارند که نه‌تنها بزرگ بوده‌ایم که بزرگ هستیم چرا‌که فرهنگی به شکوه فرهنگ ایرانی،‌آریایی پشتوانه‌مان است.
 
آنانی  که لوور را با بزرگی بزرگان سرزمین من آراسته‌اند بسیاریشان،‌ گرگانی در لباس میش هستند و شیرهایی در هیات اردک،‌ که همچون اردک،‌ چپ و راست به دیوار می‌خورند اما در نهان، ‌می‌درند و جاری سرزمینم را می‌نوشند.
 
این‌ها همان‌هایی هستند که می‌گویند مولوی، ترک است و ابوعلی‌سینا عرب. این‌ها همان‌هایی هستند که برای خالی‌کردن زیرپای من تو،‌ بادگیرهای سرزمینم را به تازیان بخشیدند و طرح‌ها، ‌نقش‌ها و هنر ایرانی را به‌نام تازی، ‌مهر زدند،‌ همان‌هایی که به جهانیان دروغ می‌گویند و در پی دگرگونی‌ نام دریای پارس با پیشینه‌ای چند‌هزار‌ساله به خلیج‌عر... هستند.  این‌ها همان‌ها هستند، حال چگونه در میان نگاه‌ها و سینه‌های ستیزه‌جویانه‌شان می‌توان بزرگی به تاراج‌رفته‌مان را دید.
 
بر پنجه‌ی پاهایم ایستادم،‌ دستم را سایه‌بان کردم و خیره‌ی دوردست‌ها شدم،‌ باور دارم که باری سنگین بر دوشمان است، بر دوش من،‌ بر دوش شما و بر دوش تک‌تک  مسولانی که مسوولند و مدیون. باور دارم که هنوز هم ذره‌ای از پس آن‌چه بر دوشمان نهاده‌اند، بر‌نیامده‌ایم، باور دارم که ساده از کنار آن‌چه حکایت از شکوه و بزرگیمان دارد، گذاشته‌ایم، باور دارم که با همین ساده‌انگاری‌ها پا به بخت خود و نسل آینده زده‌ایم اما باور ندارم که بزرگی ایران را می‌شود در لوور دید نه در تخت‌جمشید.
 
به‌هر روی، هم‌میهنم، باور داشته‌ باشی یا نه، لوور و دیگر موزه‌های اجنبی، سیاهه‌داران تاراج تاریخ و فرهنگند و بی‌رحم‌تر از آن‌که بشود در آن‌ا به‌دنبال شکوه گشت.
 
آه از درد غریبی، آه از تنهایی و دوری. دردا از این همه درد.






تاريخ : دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:لوور,موزه لوور,,
ارسال توسط سورنا


به نام خدا


 معاون میراث‌فرهنگی کشور دستور قتل سیلک را صادر کرد



  خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :

 معاون میراث‌فرهنگی کشور ساخت‌ و ساز در حریم گستره‌ی باستانی سیلک را البته با رعایت ضوابط، شدنی دانست. این در حالی است كه به باور یک باستان‌شناس پیشكسوت، هرگونه دست‌اندازی در حریم گستره‌های باستانی به‌ویژه سیلک، خلاف قانون‌‌های تعیین‌شده‌ی میراث‌فرهنگی است. كاوش‌های باستان‌شناسی بارها از بودن یادمان‌های تاریخی حتا در حریم سیلک خبر داده‌است.
  به گزارش میراث خبر، مسعود علویان صدر، معاون میراث‌فرهنگی کشور، دستور قتل سیلک را صادر کرد. این جمله از آن مسعود علویان صدر است: «اعتقاد نداریم که حتما در حریم یک محوطه یا بنای تاریخی مانند سیلک کاشان نباید هیچ ساخت‌وسازی انجام شود بلکه برپایه‌ی ضابطه و با حفظ حرمت‌ها می‌توان ساخت‌وساز کرد
 این درحالی است که برخی از ارزشمندترین یافته‌های باستان‌شناسان از حریم درجه‌ی ٢ سیلک به‌دست آمده است.
  اما در این میان، كارهای شهرداری هم شگفت‌آور است. این نهاد شهری گویی برای ٧ هزار سال تاریخ و پیشینه‌ی ایران دندان تیز کرده که درخواست بازنگری طرح حریم سیلک را دادهاست، طرحی که برپایه‌ی قانون‌های میراث‌فرهنگی نوشته شده و جای هیچ گمانی هم در آن نیست.
  اما این‌که نظر شهرداری چرا  برای معاون میراث ‌فرهنگی تا این اندازه ارزشمند است که دستور  بازنگری حریم‌های سیلک را در اولویت گذاشته برای کارشناسان و دلسوزان میراث‌ فرهنگی جای بررسی دارد!
  «صادق ملک شهمیرزادی»، باستان‌شناس پیشکسوت، درباره‌ی دستور ساخت و ساز در حریم درجه‌ی یک سیلک از سوی مسوولان میراث‌فرهنگی گفت: «معاون میراث‌فرهنگی کشور گویی هیچ آشنایی با اساسنامه‌ی میراث‌فرهنگی و ضوابط آن ندارد وگرنه هیچگاه در رسانه‌ها نمی‌گفت که ساخت و ساز حتا با قوانین میراث‌فرهنگی قابل اجراست
  این باستان‌شناس که چندین فصل در گستره‌ی باستانی سیلک کاوش انجام داده، گفت: «همه‌ی گستره‌ی سیلک پر از یادمان‌های بی‌همتا است به‌گونه‌ای كه زمانی كه میانه‌ی تپه شمالی و جنوبی را ٦ متر و ١٠ سانتیمتر کاوش کردیم به راه رودخانه‌ای برخوردیم که ٦هزار و ٥٠٠ سال پیش از آنجا گذر می‌کرد
  به‌گفته وی، در ٥ سالی که در سیلک بوده، اجازه نداده آجر روی آجر گذاشته شود، حال چگونه است که تپه‌ها با فنس‌کشی محدود و ٣٨ هکتار زمین که از آنِ دولت است میان باغداران و زمین‌داران، بخش می‌شود.
  او گفت: «البته بماند که از زمانی‌که سیلک را ترک کردم مسوولان با ایجاد امکانات رفاهی و ساخت چند دستگاه توالت کنار تپه، كارهای موثری در این گستره انجام داده‌اند.!»
  این باستان‌شناس یادآور شد كه: «در هیچ گستره‌ای، حریم‌ها دگرگون نمی‌شود مگر آن‌‌که مجلس شورای اسلامی بررسی کند و قانون تازه‌ای تعیین شود. اما این‌که معاون میراث‌فرهنگی کشور مصوبه‌ی جدید مجلس را از کجا آورده که معتقد است در حریم‌های آثار باستانی می‌توان ساخت و ساز کرد جای تامل دارد؟»
  كاوش‌های باستان‌شناسی در سیلک تاکنون نشان داده‌است که این گستره‌ی باستانی در زمره‌ی باارزش‌ترین گستره‌های باستانی جهان است که البته هنوز در سیاهه‌ی(:فهرست) میراث جهانی، جایی ندارد. نخستین‌بار گریشمن فرانسوی این گستره و دو گورستان باستانی آن را کاوش كرد. پیگیری کاوش‌ها نشان داد که این گستره‌ی باستانی بیش از ٧ هزار سال تمدن را در خود دارد.






ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

به نام خدا

 

چگونگی بروز بحران :

مردان قبیله سرخ پوست از رییس جدید می پرسند كه : آیا زمستان سختی در پیش است؟

رییس جوان قبیله که هیچ تجربه ای در این زمینه نداشت جواب میدهد : ممكن است ، برای احتیاط هیزم تهیه کنید !

بعد رییس جوان به سازمان هواشناسی کشور زنگ میزند و می پرسد كه : آیا امسال زمستان سردی در پیش است؟!

پاسخ میشنود : اینطور به نظر می آید !

پس رییس جوان به مردان قبیله دستور میدهد که بیشتر هیزم جمع کنند...

و برای اینکه مطمئن بشود بار دیگر به سازمان هواشناسی زنگ میزند: شما نظر قبلیتان را تایید می کنید؟

پاسخ میشنود: بله !صد در صد !!!

رییس جوان به همه افراد قبیله دستور میدهد که تمام توانشون را برای جمع آوری هیزم بیشتر صرف کنند...

سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ میزند : آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیش است؟!

پاسخ : بگذارید اینطوری بگویم : سردترین زمستان در تاریخ معاصر!!!

رییس جوان با تعجب میپرسد: و شما از کجا می دانید و اینقدر مطمئن هستید؟!

پاسخ میشنود: چون سرخ پوست ها دیوانه وار دارند هیزم جمع می کنند!!!

نتیجه : خیلی وقتها خودمان مسبب وقایع اطرافمان هستیم...


سخن روز : هرگز شكست نخوردن، موفقیت نیست. موفقیت واقعی این است كه پس از زمین خوردن دوباره به روی پای خود بلند شوید.

 





ارسال توسط سورنا

امروز 20 آذز ماه

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2011/2/27/16fb83091e01.jpg

از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!



ادامه مطلب...

تاريخ : دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:فال روز 20 آذر,مزدور,خونریز,خون ریز,مشایعت,,
ارسال توسط سورنا


به نام خدا


 اس ام اس شب چله 91

 

اس ام اس شب چله ۹۱

یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست
تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب
بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست

.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (شب چله)

شب ولادت میترا ،الهه ی مهر بر آن شویم همانند پیشینیان
اهریمن وجودمان را مغلوب ساخته تا روشنایی مهر و محبت در دلمان جوانه زند
و بذر عشق و دوستی طولانی ترین شب سال را منور کند . . .
یلدا مبارک

.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (شب چله)

باور به نور و روشنایی است
که شام تیره ،از دل شب یلدا
جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد
یلدا یتان مبارک

.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (شب چله)

امشب را به نور قرنها قدمت جاری نگه داریم
شب یلدا ، این شب زایش مهر و میترا ، شب زایش نور و روشنائی
بر تو ایرانی مبارک

.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (شب چله)

شب یلدا شب بزم و سرور است
شبی طولانی و غمها بدور است
شباهنگام تا وقت سحرگاه
بساط خنده و شادی چه جوراست
یلدا مبارک

.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (شب چله)

سهم من از شب یلدا شاید…
قصه ای از غصه و انار سرخی که پر از دلتنگی ست
غم هایم بلند همانند شب یلداست

.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (
شب چله)

امسال چه زیباست شب یلدای من طولانی ترین شبی که به تو
فکر مکینم و از یادآوری نگاه پر مهرت شب سیاهم
لبریز از نور عشق میشود معبودم
یلدا مبارک





تاريخ : دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:اس ام اس,شب یلدا,شب چله,پیامک,پیامک یلدا,,
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی